کتاب تأثیر ابن سینا بر فلسفه دنس اسکوتوس منتشر شد.
“
درباره جایگاه و اهمیّت تفکر اسکوتوس آراء مختلف و بعضاً متعارضی وجود دارند. از منظر آنچه نوشتارِ حاضر – به گونهای جدید- در پیِ تبیینِ آن است، اجمالاً میتوان اهمیت او را از دو جهت، مورد بررسی و مداقّه قرار دارد: اولاً از جهت تأثیرپذیری او از متفکران پیشین و به ویژه ابنسینا، و ثانیاً از جهت نقد آراء متفکران پیشین و نوآوریها و نظریهپردازیهای فراوانِ فلسفی و الهیاتی او.
اکنون به معرفی بخشهای مختلف نوشتار حاضر میپردازم: به عنوان مقدّمه و مدخلی مهمّ بر مجموعۀ مباحث پیشگفته، نخستین بخش عهدهدار توصیف فضای علمی فکری زمانۀ اسکوتوس، زندگینامه و آثار او است. مطالب این بخش در چهار فصل سامان یافتهاند. فصل اوّل به بیان وضعیّت دانشگاههای غرب مسیحی در قرن سیزدهم؛ فصل دوّم به جریانهای فکری این قرن و قضیۀ محکومیت سال ۱۲۷۷ که تأثیری شگرف بر تحوّلات تفکر مسیحی پس از آن دارد؛ فصل سوّم به زندگینامه اسکوتوس؛ و نهایتاً فصل چهارم به معرفی آثار او و وضعیت اصالت یا عدم اصالت انتساب آنها به او اختصاص یافته است.
بخش دوّم، به تبیین آراء اسکوتوس در عرصههای معرفتشناسی، وجودشناسی (مابعدالطبیعه)، کلیّات و اصل فردیّت، اثبات وجود خدا، فلسفه خلقت و فلسفه اخلاق میپردازد. نیز به دلیل پیوند نام او با نام ابنسینا در سنّت فلسفه مدرسیِ قرون وسطای مسیحی، در این بخش، گذشته از تبیین جهات تأثیرپذیری او از ابنسینا، گاه مقایسهای اجمالی میان آراء این دو متفکر صورت گرفته است. مطالب این بخش مجموعاً در شش فصلِ زیر سامان یافتهاند، اگرچه جملگی پیشتر در قالب مقالاتی مستقل و با اندکی تغییر در مجلّات علمی پژوهشی کشور به چاپ رسیدهاند:
(فصل اوّل) آراء معرفتی دنس اسکوتوس و مقایسه آنها با آراء ابنسینا: این فصل به بررسی و تبیین آراء اسکوتوس در باره معرفت و مقایسه اجمالی آن با آراء معرفتی ابنسینا میپردازد. افکار و آراء معرفتی ابنسینا بر آراء اسکوتوس در زمینه قوای ادراکی، فرایند ادراک، نخستین موضوع عقل، اقسام معرفت و مراتب یقین و … تأثیر بسیار داشته است. علی رغم این که این دو متفکر، در حوزه افکار فلسفی به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنّت مشّاء هستند و بالطبع شباهتهای فراوانی در آراء آنان وجود دارد، لیکن برخی تفاوتها نیز قابل طرحاند. از این جهت میتوان آراء معرفتی این دو متفکر را با هم مقایسه کرد و زمینهای منطقی برای چنین مقایسهای وجود دارد. البتّه باید توجه داشت که به هرحال، اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت میاندیشد و ابنسینا در عالَم اسلامی، و این تفاوت فضا و فرهنگ را در هر مقایسهای همواره باید مدّ نظر قرار داد.
(فصل دوّم) تأثیر ابنسینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس: این فصل به تبیین تأثیر آراء ابنسینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاههای این دو در زمینه مباحث وجودشناسی میپردازد. این بررسی، از بایستههای بازخوانی تفکر اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابنسینا در آثار اوست. او در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه، توجه به مفاهیم (قصدهای) اولیّه و ثانویّه موجود، اوصاف موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود، تشکیکیبودن حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت کاملاً تحت تأثیر ابنسینا قرار دارد.
(فصل سوّم) تأثیر ابنسینا بر مبحث کلیّات و اصل فردیّت در تفکّر دنس اسکوتوس؛ بررسی موردی: دنس اسکوتوس: این فصل عهدهدارِ تبیین دامنه و نحوه تاثیر افکار ابنسینا بر یکی از پرمناقشهترین موضوعات دوره تفکر مدرسی غرب، یعنی مبحث کلیّات و به تبع آن اصل فردیّت با نظر به آراء اسکوتوس است. بحث از کلیات و اقسام سهگانه آن، به ویژه «کلّی طبیعی» و وجود یا عدم آن در عالَم خارج و نیز اصل فردیّت، یعنی مبدأ جزئیّت اشیاءِ خارجیِ، از مباحث بسیار مهم و تعیینکنندهای است که در دوره مدرسی یکسره تحت تأثیر ابنسینا آغاز میشود و به مناقشات دامنهداری در میان فلاسفه و متألّهین مسیحی میانجامد. اسکوتوس همانند متفکران مدرسیِ پیش از خود به تفصیل به مبحث کلیات پرداخته، لیکن دیدگاه او کاملاً تحت تأثیر ابنسینا و برگرفته از آراء اوست. او در نحوه طرح مسئله کلیات، اقسام سهگانه کلّی و به ویژه بحث از کلّی طبیعی و نحوه وجود خارجی آن مستقیماً از آراء ابنسینا بهره میگیرد، اگرچه در باره نحوه وحدت کلی طبیعی در عالَم خارج اندکی از دیدگاه او فاصله پیدا میکند. او همچنین در ردّ مُثل افلاطونی کاملاً تحت تأثیر ابنسینا است. او در بحث از اصل فردیّت نیز اگرچه در اصلِ طرح این بحث، همانند دیگر متفکران مدرسی، تحت تأثیر ابنسینا است، لیکن تبیین وی کاملاً نوآورانه و یکسره مستقل از دیدگاه ابنسینا میباشد: او با معرّفی «این بودن» به عنوان اصل فردیت، از ابنسینا که «خواص و اَعراض شخصی» را عامل فردیّت میداند، دور میشود.
(فصل چهارم) اثبات وجود خدا در تفکر دنس اسکوتوس و تأثیر ابنسینا بر آن در این فصل افکار و آراء اسکوتوس در باره اثبات وجود خدا بررسی و تبیین و تأثیر ابنسینا بر آن از زاویهای واقعبینانه و مستند روشن میگردد. او در بحث از اثبات وجود خدا، به لحاظ پیشانگارهها یا مقدمات و مبانی و حتّی به لحاظ ساختار استدلال کاملاً تحت تأثیر ابنسینا قرار دارد: او به تبع ابنسینا برهان ارسطویی محرک اوّل را در اثبات وجود خدا نامعتبر میداند؛ استدلال خود را با موجود به طور کلّی آغاز میکند؛ مفهوم موجود را مشترک معنوی میداند؛ امکان را به معنای امکان خاص لحاظ میکند؛ خدا را علّت فاعلی به معنای حقیقی و معطیالوجود و به مثابه علّت تامّه، موجده و مبقیّه میداند، و در استدلال خود از برهان «وسط و طرف» بهره میگیرد. گذشته از موارد تأثیرپذیری او از ابنسینا، میان آراء این دو متفکّر شباهتها و تفاوتهایی نیز وجود دارند: نتیجه استدلالهای هر دو، خدایی است با ویژگیهای یکسان به لحاظ فلسفی، امّا متفاوت به لحاظ دینی. در شیوه استدلال بر وجود خدا نیز این دو متفکر همانند یکدیگرند، جز این که در فلسفه ابنسینا با این شیوه، علّت فاعلی اوّل اثبات میشود، امّا در تفکّر اسکوتوس با همین شیوه، تفوّق سه وجهی خدا به صورت یکجا اثبات میگردد.
(فصل پنجم) بررسی و نقد دیدگاه دنس اسکوتوس در باره خلقت عالَم و انسان، با تکیه بر آراء ابنسینا: این فصل به بررسی و تبیین آراء اسکوتوس در بارۀ فلسفه و نحوه خلقت عالَم و انسان، و نقد آن با تکیه بر آراء ابنسینا میپردازد. خالقیّت از دیدگاه اسکوتوس یکی از مهمترین صفات الهی است. در این فصل ابتدا بحثی در باره دو صفت الهی دیگر که کاملاً با بحث خلقت مرتبطاند- یعنی قدرت مطلقه و آزادی اراده- مطرح و سپس از خلقت عالَم و انسان تبیینی ارائه میشود. همچنین ضمنِ تبیین اجمالی دیدگاه ابنسینا در بحث خلقت، عدم فهم دقیق و صحیح دیدگاه او از سوی اسکوتوس و ژیلسون مورد بحث و نقد قرار میگیرد و نهایتاً مقایسهای میان دیدگاههای اسکوتوس و ابنسینا ارائه و تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه مطرح میشوند. اگرچه اسکوتوس در مباحث الهیاتی و به ویژه بحث از نحوۀ خلقت از ابنسینا فاصله میگیرد، اما در تبیین غایت و فلسفۀ خلقت عالَم و انسان کاملاً از دیدگاه او پیروی میکند.
(فصل ششم) بررسی و نقد اصالت اراده در فلسفه اخلاق دنس اسکوتوس: این فصل به تبیین رویکرد «اصالت اراده» در تفکر اسکوتوس میپردازد. آنچه فلسفه اخلاق او را به ویژه از فلسفه اخلاق ارسطویی و سینوی جدا میکند، باور به جدایی عقل و اراده وعدم تبعیت اراده از عقل است که طبعاً به گونهای اعتقاد به اصالت اراده منجر میگردد. در این فصل همچنین با نظر به دیدگاههای مطرح در فلسفه اسلامی از جمله دیدگاه ابنسینا، نسبت عقل و اراده در مسائل اخلاقی، تبیین و بر این اساس دیدگاه اسکوتوس نقد میشود.
این کتاب به قلم مهدی عباس زاده با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۲۲۴ صفحه و قیمت ۱۵۰۰۰ تومان منتشر شد.
“