جامعه مدنی نظریهای روشنفکرانه در غرب است که ریشههایی در رنسانی اروپا و بیداری آن قاره دارد. جامعه مدنی یکی از روزنههای غرب در جستوجوی جامعة مطلوب و حکمت الهی برای ترقی و پیشرفت در غرب است، اما تناقض آن با تصور دیگر غرب دربارة مرکزیت حکومت، ایدئولوژی خردگرایی و معنای قدرت در پیشرفت بشر بسیار واضح است.
به عقیده نویسندگان غرب، اولین باغچة جامعه مدنی غرب با افکار رنسانس گل کرد، زمانی که ماکیاولی و متفکران دیگر اروپا فرمول شهروندی، اطاعت از قدرت و معنای آن را از جوانب نظری و عملی طرح کردند. با نظریهپردازیهایی که در مورد تئوری حکومت و دولت، به ویژه در مورد قراردادهای اجتماعی، در قرن هفدهم اروپا شروع شد، بحث دربارة جامعه مدنی در آثار متفکرانی مانند توماس هابز و جان لاک تجلی بیشتری یافت. هگل نیز ابعاد اخلاقی جامعه مدنی را مورد مطالعه قرار داد. این مفهوم مجدداً در قرن بیستم با نوشتههای کسانی مانند آنتونیو گراشی از ایتالیا زنده شد. برای درک جامعه مدنی و عملکرد آن در غرب، لازم است که نخست مفهوم جامعه و تلاش و جستوجوی غرب برای جامعه مطلوب مورد مطالعه قرار گیرد. از دوران قرون وسطی در غرب، به ویژه از دوران سنبندیک و نوشتههای سرتوماس مور تا کارهای متفکران سیاسی و اجتماعی در قرون هجدهم و نوزدهم نظیر پرودون، مارکس، دوتوکویل و دیگران، موضوع جامعه مؤید ارتباط بین انسان و دنیای فیزیکی، رابطة گروهها و پدیدههای طبیعی بوده است. قرنی آثار اندیشمندان بزرگ غرب را مطالعه میکنیم، کمتر نوشتهای است که در آن ابعاد و آثار نظارتی و جنگی دیده نشود.
جامعه نظامی به عنوان یکی از نخستین الگوهای تمدن غرب و یکی از اولین نمونههای جوامع ظهور یافته در تاریخ اروپا مشخصات خود را دارد که به خوبی در آثار کلازوتیز، ماکیاولی، مارکس و لین مشاهده میشود. خشونت، جوانی، فردگرایی، مرکزیت، رقابت، قراردادها، سکولار بودن، انضباط و اجتماع گرایی، از جملة این مشخصات است. جامعه سیاسی مغرب زمین نیز ریشههای اولیه خود را در جنگ و جامعه نظامی داشت. انحصار قدرت، حاکمیت، حب وطن، قوانین تکلیفی، دیوان سالاری، شهروندی و تابعیت، و حقوق مثبت، از جمله ویژگیهای جامعه سیاسی غرباند. اندیشمندان جامعه سیاسی در غرب متعدد و گوناگوناند، ولی برای درک تاریخی و تکامل امروزی آن باید با آثار افلاطون و جمهوری او با بورین و مفهوم حاکمیت او، با ماکیاولی و معنای قدرت و سیاست او و با افکار کسانی مانند هابز و روسو آشنایی داشت. در تاریخ غرب، جستوجو برای جامعه دینی و مذهبی نیز پدیدهای اساسی به شمار میآید. ابهت و جذابیت، مقدس بودن، لاهوت نظری، آداب مذهبی و پرستش و طریقت، ویژگیهای جامعه دینی در غرب به شمار میروند. جامعه انقلابی، جامعه سرمایهداری، جامعه صنعتی، جامعه سوسیالیستی، جامعه آنارشیستی، جامعه بومی و طبیعتی، جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی و جامعه مافوق طبیعی، نمونههایی از بحران غرب در جستوجوی جامعه قلمداد میشوند. امروزه مراد غربیان و به ویژه آمریکاییان از دموکراسی، همان «پولیارکی» است. پولیارکی به سیستمی اطلاق میشود که در آن، گروه معدودی حکومت کرده، مشارکت و تصمیمگیری تودهوار مردمی را عدة کوچکی از رهبران که در نتیجة رقابت حساب شده انتخاباتی و در چارچوب مشخص تعیین شدهاند، مدیریت میکنند. این تعریف با تعاریف قدیمی دموکراسی از جمله «قدرت و حکومت مردم» تفاوت کلی دارد. در جامعه مدنی غرب چنین دریافتی از دموکراسی ترویج میشود. یکی از پرسشهای مهم این است که آیا پدیدهای به نام «جامعه مدنی» میتواند در سطوح جهانی یا بینالمللی وجود داشته باشد. جهان شمولسازی را از ویژگیهای بنیادین مدرنیته برشمردهاند، با این حال، تکوین جامعه مدنی در سطح جهانی به چند علت قابل تردید است. مفهوم جامعه در غرب با ابعاد زبان، نژاد، قومیت و جغرافیا آمیخته و نیز اکنون انگیزهای معنوی و غیرمادی که بتواند این مجموعه جوامع را در سایة بستر عالیتری به همبستگی و ارتقا سوق دهد، در نظام فعلی جهانی قابل مشاهده نیست.
یک سوی دیگر بحث، گفتوگو دربارة تمدنهاست. موضوع جامعه مدنی جهانی بالطبع عامل رویارویی و کشاکش یا گفتوگو و نزدیکی تمدنها را مطرح میکند و آشکار است که در این موضوع نظریات گوناگونی وجود دارد. تعریف تمدن، مفهوم گفتوگو با تمدنها و تصادم آینده آنها، از مباحث اساسی این عرصه است. تأمل در مفهوم جامعه در اسلام، نشان میدهد که در اسلام، جامعه مدنی به مفهوم و تعریف غربی وجود ندارد و جامعه در اسلام، جامعه اسلامی است و نه جامعه مدنی. بنیان جامعه شناسی اسلامی، امت اسلامی است. بررسی جامعه مدنی در صحنة عمل و تجربه نیز اهمیت اساسی دارد. دست کم در دو دهة اخیر، گفتمان تقلیل و تنزل جامعه مدنی در آمریکا و اروپا و نهادهای مربوط به آن، با پیدایش و افزایش سازمانهای جنبشهای اجتماعی در سطح ملی مطرح و همراه بوده است. مطالعات جدید نشان میدهد که از نظر مردم آمریکا بسیاری از مشکلات جامعه مانند فقر، جنایت، ناامنی و خشونت با تقلیل و نزول سازمانها و واحدهای خانواده، انجمنهای محلی، مراکز عبادت و کلیساها و به طور کلی با بیعلاقگی افراد به مشارکت در این گونه اجتماعات مربوط است. از نظر خود مردم، ریشة این مشکلات مادی نیست، بلکه معنوی و اخلاقی است. محدودیتهای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، سبب افول جامعه مدنی در آمریکا شده است.
جامعه مدنی/ دکتر حمید مولانا
ناشر : سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیدسته: غرب شناسی
موجودی:
ناموجود
2,000 ریال
در انبار موجود نمی باشد
قطع | |
---|---|
شابک | |
زبان | |
نوبت چاپ | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.