نزدیک غروب، کامیون روی پلی بزرگ ایستاد. ارتفاع پل خیلی زیاد بود. کف رودخانه را نیزار انبوهی پوشانده بود و آبی کف آلود داخل نیزارها در جریان بود. روی پل، مقابل ما، ماشین جی پی ایستاده و سرهنگی به صندلی آن تکیه داده بود. راننده پیاده شد و حدود ده دقیقه با سرهنگ صحبت کرد. لحظات به سختی میگذشت. یقین کردیم میخواهند ما را توی رودخانه بیندازند. کامیون زخمیها، ایستادن روی پل مرتفع، صحبت راننده با سرهنگی که از قبل منتظر بود، نزدیک شدن به شب و تاریکی هوا… همه این موارد ذهن ما را مشغول کرده بود. هرچه میگذشت، بیشتر یقین میکردیم؛ چون همه چیز برنامه ریزی شده به نظر میرسید. صحبت آنها که تمام شد، ماشین جیپ حرکت کرد و کامیون هم به راه افتاد. آنجا بود که فهمیدیم قصد کشتن ما را ندارند.
دولت سرّی(خاطرات جمعی از اسرای اردوگاه موصول2) اثر: غلامحسین باغاتی
ناشر : سایر ناشراندسته: سایر ناشران
موجودی:
ناموجود
600,000 ریال
در انبار موجود نمی باشد
قطع | |
---|---|
نوبت چاپ | |
تعداد صفحات | |
نويسنده/نويسندگان | |
شابک |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.