آدم مثل چاله میماند دیگر. محمدحسین بیل اول را که ریخت، هواخواهش شدم. از او چیزهای ظاهری یاد نگرفتم. الان هم لباسپوشیدنم مثل سابق است. او تیپ خودش را میزد، من هم تیپ خودم را. وقتی ششجیب میپوشید، دل و روحم را میبرد. لاتی بود، ولی یقهآخوندیاش توی کتم نمیرفت. با آن موتور جنگیاش انگار جنگ تحمیلی است. قار قار قار میچرخید دور دانشگاه. من هم تیپم تیریپ زرنگی بود. توی محلههای پایین شهر تهران یا جاهای خلاف، تیریپ میزنند به اسم زرنگی؛ کتانی zx، تیشرت، شلوار بگ و موی بوکسوری و… .
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.