توضیحات
بسیاری از مباحث فقهی، در برگیرنده مسائل و موضوعات عرفی است؛ از این رو کتاب حاضر به بررسی جایگاه عرف در فقه پرداخته است. در این خصوص عدهای تا آنجا پیش رفتهاند که فقه را مبتنی بر عرف میدانند، و برخی نیز هیچ جایگاهی برای عرف قائل نیستند.
اعتبار عرف لفظی و عملی، تناسب عرف و عقل و پرسشهایی که در باب اهمیت و اعتبار عرف وجود دارند، از موضوعات مهمی است که بایستی مورد بحث قرار گیرد.
نسبت عرف و سیره عقلا چیست؟ آیا احکام شرعی به اعتبار تحول عرف، تغییر میکنند؟ آیا میتوان رویکرد هرمنوتیکی یکسانی به تحولات الفاظی دین و عرف داشت؟ ایا تغییرات عرف عملی موجب تغیر احکام عملی میشوند؟ و به طور کلی نسبت دین و عرف و تاثیرگذاری این دو بر یکدیگر به چه نحوی است؟ این نوشتار در تلاش به پاسخگویی به این سوالات خط اعتدالی را بر مبنای معارف اسلامی ترسیم مینماید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.