توضیحات
دست مایه اصلی هفده داستان این مجموعه، وقایع عادی و روزمرهای است که در شبانه روز همه ما میآیند، میمانند و بیصدا تمام میشوند. روزمرگیهایی که گاهی غباری میشوند تا شیرینی عطر سجادهها از یادمان برود؛ که یادمان برود کسی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است کافی است به سجده برویم تا توفانی از آرامش ما را در خود هضم کند.
مجموعه داستانهای این کتاب، بیادعا از زندگی این روزهای مردم ما حرف میزند تا بهانهای برای تفکر باشد! به نماز؛ به خدا. داستانهایی که به مثابه تابلوهای نقاشی سادهای، زندگی معمولی آدمهای معمولی اطراف ما را تصویر کشیدهاند تا بهانهای شود برای فکر کردن به (نماز).
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.