توضیحات
اداره جوامع بشری بدون بهرهگیری از تشکیلات حکومتی توانمند و امکانات مالی مورد نیاز، ممکن نیست و از اینرو، اسلام نیز منابعی چون خمس، زکات، انفاق و… را جهت تأمین نیازهای مالی خود معرفی و پیشبینی کرده است. در اسلام، تصدی اموال عمومی برعهده امام است و امام یعنی رهبر جامعالشرایط مسلمانان. با تقسیمبندی رویدادهای تاریخی اسلام به سه دوره متفاوت، میتوان نقش زمان و مکان را در تشریع و یا عدم تشریع مالیه و اموال عمومی پی گرفت. البته مسأله در عصر غیبت کاملاً متفاوت است. فتواهای امام خمینی(ره) مبنی بر نپرداختن مالیات به حاکمان ظالم و تغییر آن بر پرداخت مالیات در زمان حکومت اسلامی، براساس قواعد و مقررات فقهی پایهریزی شده است. امام(ره) برخی از مسائل را با توجه به دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و نیز حوزه اختیارات حاکم اسلامی، طرح کرده است. فروختن سلاح و مهمات به دشمنان اسلام، امان دادن به اقلیتهای غیراهل کتاب، صبغه حکومتی «قاعده لاضرر»، تعزیرات حکومتی، مصالح و مفاسد اجتماعی و قانون کار از آن جملهاند.
اگر بخواهیم نظام مالی دولتهای مسلمان را از ظهور اسلام تا قرن چهارم هجری بررسی کنیم، باید به وضعیت جمعآوری خراج پیش از ظهور اسلام ـ یعنی دوران ساسانیان، در رم شرقی و در عصر جاهلیت ـ نیز بنگریم. چگونگی جمعآوری مالیات در زمان اسلام، در سه مرحله مورد بررسی قرار میگیرد: صدر اسلام تا آغاز دوره اموی، زمان بنیامیه و دوران عباسیان. تاریخ نکات دقیقی از موضوع را در هر سه مرحله ضبط کرده است. همین روال پژوهشی درباب مالیات سرانه (جزیه) نیز جریان دارد. قبل از اسلام، مالیاتهای دیگری نیز در ایران و عربستان وجود داشتهاند. در اسلام نیز مواردی چون عشور و زکات گرفتن از غیر نه چیز مشهور، ثبت تاریخی شده است. امویان اقلام دیگری را نیز از مردم میگرفتند. هدایای نوروز و مهرگان، مکوس و عشور، و کسور از آن جملهاند.
عباسیان نیز از تجارت داخلی و خارجی، بازار، مستغلات، ارث و درآمد مالیات میگرفتهاند. مهمترین ارقام درآمدی در این دوران، خراج بوده است. برای شناخت خراج باید به بررسی انواع زمینها و حکم فقهیِ وجوهِ گرفته شده از آن اراضی پرداخت و انواع آن اراضی را نیز بررسی کرد. هریک از مذاهب نیز بر مبنای خود، درباره مالکیت این زمینها دیدگاهی ویژه دارد. البته به لحاظ اینکه حکومت خلفای بنیامیه و بنیعباس، غاصبانه بوده است، تحریم یا عدم تأیید این وجوه توسط امامان(ع) دلالت بر غیرشرعی بودن مالیاتهای حکومتی در زمان حکومت حق نمیکند.
نظام مالیاتی کشور، نیازمند تحولی اساسی است و یکی از وجوه مهم این تحول، رویکرد به مبانی تفکر دینی است. اکنون باید با نگرشی ارزشی و مبتنی بر فقه، اصول و اخلاق به نظام مالیاتی نگریست. در نظام اسلامی باید سیاستهای مالی ـ در مقابل سیاستهای پولی ـ بیشتر مورد توجه باشد. اساس هر ساختار مالیاتی بر پاسخ دادن به سه سؤال اصلی استوار است: از چه کسانی مالیات گرفته میشود؟ چگونه گرفته میشود؟ چه مقدار گرفته میشود. سهم مالیات از تولید ناخالص ملی در کشور ما، چیزی در حدود شش درصد است. سه پایه اصلی برای وصول مالیات، درآمد اشخاص، ثروت و مصرف آنان است. در عرصه نرخهای مالیاتی، مهمترین مسأله رعایت عدالت است. بحث چگونگی وصول مالیات نیز «تشخیص مالیات» نامیده میشود. در زمینه نظام مالیاتی کشور باید به مبحث معافیتها هم توجه کرد. سیاستگذاری کلان مالیاتی در کشور ما نواقصی دارد که باید براساس هدف تأمین منابع مالی دولت، صورت منطقیتری بیابد. وصول مالیات نباید مسألهای پرهزینه و پرتنش باشد. در نگرش مبتنی بر تفکر دینی باید بدانیم اولویت در اهداف نظامهای مالیاتی چیست. در بحث مبانی مالیاتی نیز باید بررسی شود که براساس تفکر دینی، آیا باید از درآمد افراد بیشتر مالیات گرفت یا از ثروت و یا مصرف آنان. توجه به مبانی دینی میزان مالیات هم امری بایسته است.
بررسی وضعیت و سهم درآمدهای مالیاتی در کل درآمدهای عمومی، حاکی از نسبت پایین درآمدهای مالیاتی در مجموع منابع تأمین مالی بودجه دولت است. مقایسه نسبت مالیات ایران با سایر کشورها نیز نشاندهنده اختلاف فاحشِ شاخص مزبور در ایران، در قیاس با سایر کشورهاست. با توجه به مشکلات کنونی نظام مالیاتی، اهتمام به برنامهریزی جامعی برای این مسأله در ساختار اقتصاد کشور بایسته است.
پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، مسأله پرداخت وجوه شرعی به مرجع تقلید از یک سو و پرداخت مالیات به دولت اسلامی از سوی دیگر، منشأ بروز پرسشها و ابهاماتی شده است. برای رفع اختلال در عملکرد مطلوب خمس، زکات و مالیاتهای حکومتی در نظام مالی اسلام، توجه به این محورها و مباحث لازم است: مشروعیت مالیاتهای حکومتی، فلسفه تشریع مالیاتهای حکومتی در مقایسه با فلسفه تشریع خمس و زکات، مسئول دریافت خمس و زکات، ساختار مالیاتهای حکومتی در مقایسه با خمس و زکات. البته هریک از محورهای فوق، شاخههایی خردتر را شامل میشوند. پس از تحلیل عنوانهای مذکور، باید دیدگاههای فقیهان را گرد آورد و در فتواهای مراجع تقلید معاصر در این زمینه نیز پژوهش کرد. مجموعه این رویکردهای متفاوت، تفکر دینی را درباره نظامهای مالیاتی آشکارتر میکند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.