توضیحات
تحولات بزرگ و انقلابهای سرنوشتساز تاریخ جوامع بشری، بنیانهای سست گذشته را تخریب و بنیانی نو بر اساس تفکرات و تحولات جدید پایهریزی میکنند. در اثنای این تحولات، آنچه امری مسلم، قطعی و خدشهناپذیر مینماید، تغییر و دگرگونی بنیانهای ادبی، فرهنگی و هنری جوامع است. تحولات درونی انسانها، آفریننده دگرگونیها و تحولات بیرونی، رقمزننده احساسات، تصمیمها، تفکرات و آیندهسازیها در سرنوشت جوامع انسانی است. یکی از این تحولات عظیم در جامعه ایران، انقلاب اسلامی است. این دستاورد بزرگ، نشان رشدیافتگی و کمالطلبی جامعه ایرانی در مسیر تفکر اسلامی بود. یکی از پیامدهای این دگرگونی بزرگ در بیرون از مرزهای کشور، ادامهیافتن دشمنی بدخواهان همپیمان در لباس حمله نظامی هشتساله و پوشاندن لباس رزم و جهاد و شهادت بر تن ملت ایران بود.
در هماره زندگی بشر و در آمد و شد پیکارهای بیرونی و درونی در تمام عصرها قلم سلاح توانمندی بوده است؛ گاه برّانتر از شمشیر و تا جهان بشریت باقی است، پیکار حق و باطل و خیر و شر نیز در لباسهای متفاوت و همرنگ زمان نیز باقی است. انسانِ در جستوجوی حقیقت و کمال، بازتاب پیکار خویش را با باطل با سلاح قلم مکتوب میکند تا آنچه کرده است و راهی را که با خون شسته است، برای آنان که در چرخه هستی و در مسیر تکامل خویش در همین مسیر گام مینهند و با باطل روبهرو میشوند، ماندگار کند. در جریان جنگ تحمیلی و دفاع هشتساله ملت ایران، فرهنگ و باورهای اصیل اسلامی از دل این حرکت عظیم جهادی جوشید و با قلم اهالی ادب در تاریخ ادبیات ایران ثبت شد. از سویی قلمبهدستان اهل دل و از دیگر سو مخالفان دگراندیش، هم در بطن حادثه و هم پس از آن، با گسترش جوانب و بسط زوایا، به انتقال و بازگوکردن این شبکه عظیم فرهنگی دست زدند.
هشت سال دفاع مقدس همراه با خود جریان نیرومند فرهنگی را در حوزه شعر، قصه، نمایشنامه، نقاشی، سینما و تئاتر به وجود آورد که تجربههایی تازه و بدیع را در لابهلای شبکه عظیم فرهنگی آن میتوان یافت. مطالعه، تحلیل، تحقیق، تبیین و نقد و بررسی همهسونگرانه و شناخت و بازیافت این حادثه عظیم در همه ابعاد بایسته و ضروری است. در فرایند تحلیل، تبیین، بازنمایی و بازگویی حوادث هشت سال دفاع مقدس در حوزه ادبیات، پژوهشگران و صاحبنظران هریک به فراخور دریافت و حوزه مورد مطالعاتی خویش بر سر دفتر آن ایام عنوانی نهادهاند تا در ذیل آن، به بازنمود فضاهای متفاوت عاطفی، تخیلی، زبانی و بیانی ادبیات آن ایام بپردازند. با گذشت زمان و فاصلهگرفتن از آن روزها، پرونده پُر ورق ادبیات آن ایام قطورتر و سنگینتر شد و به موازات رشد زوایای دید و گسترش نوشتار در حوزه این تحول بزرگ اجتماعی، نویسندگان، اندیشمندان و صاحبنظران، نامهایی متفاوت، اما شبیه بههم از نظر مضمون و ترکیبسازی به کار بردهاند؛ تا جایی که تنوع موضوعات مطرحشده منجر به تکثیر عناوین به ادبیات جنگ، ادبیات پایداری، ادبیات مقاومت، ادبیات متعهد و ملتزم و ادبیات دفاع مقدس شده است. کاربرد این عناوین بهجای یکدیگر و قراردادن موضوعی ذیل عنوان بدون ارتباط علمی و منطقی، کار شایستهای به نظر نمیرسد؛ درحالیکه برخی از این موارد بهعنوان زیرمجموعه در دل مجموعهای بزرگتر قرار دارند که شایسته شناخت و بازنمایی دقیق هستند.
ما نیز در این کتاب، پس از ساماندادن و دستهبندیکردن تعاریف موجود، در پی رسیدن به تعریفی شایسته از دل تعاریف موجود بودهایم تا با مرزبندیکردن حوزه مضمون و محتوای این تعاریف، گامی در جهت تکامل این شاخه ادبی بهسوی جهانیشدن آن برداریم. ادبیات جنگ، ادبیات ضدجنگ و ادبیات دفاع مقدس مقولههایی هستند که این نوشته درصدد تعریفی منطقی برای آنهاست تا حدود هریک به درستی شناخته شود.
در مورد ادبیات پایداری و دفاع مقدس، تاکنون کتب زیادی در قالب شعر و نثر تألیف شده است. از بهترین نمونههای آنها میتوان به کتب و مقالاتی با عنوان «جلوههای ادبیات پایداری در کلام امام خمینی»، «ادبیات پایداری»، «تعاریف و حدود»، «تحلیل چند مؤلفه پایداری در آثار شاعران پایداری»، «ادبیات مقاومت و فلسفه پیدایش مقاومت در کشورهای اسلامی»، «گلواژههای ادبیات پایداری در قرآن» و «حدیث و متون غیرروایی»، «نماد و نقشمایههای نمادین در داستانهای کودک و نوجوان دفاع مقدس»، «همگرایی معنایی میان شعر و داستان دفاع مقدس» و مانند اینها اشاره کرد؛ هرچند تاکنون پژوهش مستقلی در زمینه بررسی و نقد نسبتاً جامع این مطالب صورت نگرفته است. در این کتاب تلاش شده تا این خلأ جبران شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.