توضیحات
علیت از مباحث مهم در امور عامه فلسفه است. گفته میشود که در فرهنگ اسلامی، اشاعره منکر رابطه علیتاند. فلاسفه تجربی مذهب مغربزمین نیز تردیدهایی درباره علیت روا داشتهاند که با هیوم به اوج خود رسیده است. هیوم معتقد است که توانایی انسان در حل مشکلات فلسفی باید بهگونهای جدی مورد بررسی قرار گیرد. در بحث منشأ ادراکات، هیوم بر آن است که خمیرمایه کلیه ادراکات ما تصورات ساده و مرکبی است که از احساسهای بیرونی و درونی که پیشتر فراهم آمدهاند مایه میگیرند. این ادعا بر پایه استقرای ناقصی استوار است. هیوم همچنین کلیه ادراکات را به دو گروه شدید و ضعیف تقسیم میکند و از اصل تداعی معانی یا همخوانی تصورات سخن میگوید. پیروان اصالت عقل میکوشند استنباط علیت را از طریقی قبل از تجربه توجیه کنند، اما هیوم معتقد است که علتها و معلولها توسط دلیل عقلی شناخته نمیشوند و تنها از طریق تجربه مکشوف میگردند. به گمان هیوم رابطه علیت از طریق پیوستگی در مکان یا زمان یا هردو تصویر میشود. عادت ذهنی ما به دریافت تقارن، منشأ درک علیت است. انکار علیت در میان مکاتب اسلامی، منسوب به اشاعره است، اما این مکتب در یک فرد خلاصه نمیشود. برای بررسی اندیشه علیت در مکتب اشاعره، نخست باید به آثار متأخر پرداخت و نقلقولهای این آثار از دیدگاههای اشاعره را بررسی کرد. ابنسینا، خواجه طوسی، علامه حلی،صدرالمتألهین، حکیم سبزواری، علامه طباطبایی و شهید مطهری، در آثار خویش کم و بیش به ذکر این اندیشه منسوب به اشاعره پرداختهاند. البته از آثار برخی از این متأخران چنین برمیآید که شاید اشاعره علیت را میپذیرفتهاند، اما ضرورت پیدایش معلول بعد از علت را منکر بودهاند. در مرحله بعد باید نظر اشاعره را با استناد به متن نوشتههای آنان تحقیق کرد. در این بخش، بررسی موضوعی میتواند مفیدتر باشد. در آثار ابوالحسن اشعری نکتهای نمیتوان یافت که مبدأ و اساس نظر خاصی درباب علیت به پیشوای اشاعره باشد. آنچه از آثار باقلانی نیز به دست میآید نفی ضرورت علی و معلولی است؛ هرچند در برخی مواضع نیز این ضرورت را پذیرفته است. غزالی نیز در آثار خود، بهویژه در تهافت درباره علیت سخن گفته است. در مجموع او معتقد است تخلف معلوم از علت متعارف خود مستلزم اجتماع وجود و عدم نبوده و بنابراین محال نیست. دیدگاه عارفان درباب «سبب» نیز ویژگی خود را دارد. عارف سبب را در ارتباط با انسان موحد درنظر میگیرد و معتقد است بین توحید واقعی و اعتماد بر سبب، نسبت معکوس برقرار است. اندیشههای ابوطالب مکی و مولانا نمونههایی از این دیدگاه عارفانه است.
یکی از اصطلاحات دیگر که به مفهوم علیت نزدیک است، «تولد» نامیده میشود. البته تولد اصطلاحی کلامی و اخص از علیت است و مخصوص به انسان است. مورد نزاع این است که آیا به فعل به واسطه انسان به راستی متولد از فعل بیواسطه او و درنتیجه منسوب به اوست. تولد در روابط مادی و غیرمادی، عمومیت قدرت و اراده خداوند، خرق نظام طبیعت در روابط مادی و غیرمادی، بررسی خلقت عالم و سرانجام آن، خلق و بقای اعراض، ارتباط نفی علیت و جبر، و بحث رؤیت خداوند، جملگی از موضوعاتی هستند که در ذیل آنها میتوان بحثها و دیدگاههای بزرگان مکتب اشاعره را درباب علیت یافت و پژوهید. در عین حال، در کنار این شواهد و مباحث متعدد، اشاعره در سخنان خود اعترافاتی درباره علیت و لوازم آن دارند که بررسی آنها نیز مفید خواهد بود.
در مقایسه آرای اشاعره و هیوم به یک وجه مشابهت برمیخوریم و آن این است که هر دو نظر علیت را در محدوده طبیعت، مورد تردید قرار میدهند. اما وجوه مغایرت ایندو دیدگاه بسیار است. رأی هیوم روشن و دیدگاه اشاعره مبهم است. هیوم در بحث علیت، نگرش فلسفی دارد، اما دیدگاه اشاعره کلامی است. بحث هیوم معرفتشناسانه، عقلی و تردیدی است، اما بحث اشاعره وجودشناسانه، نقلی و انکاری است. این دو دیدگاه مغایرتهای دیگری نیز دارند. با بررسی شواهد نقل شده از اشاعره درباره علیت به نتایجی خاص میرسیم. بر این اساس، نفی ضرورت علت و معلولی، نفی سنخیت علت و معلول و درنهایت نفی علیت از سوی اشاعره، نتایج شواهد مذکور بهشمار میآیند. در سیر منطقی این پژوهش، پس از طی این مراحل، نوبت به ارزیابی و سنجش دیدگاه اشاعره درباره علیت فرامیرسد. این نقد از آن جهت اهمیت مییابد که جایگاه اندیشههای آنان را در دستگاههای فلسفی و کلامی وامینماید.
تحقیق در پیشینه جریان علیت در شرق و غرب، واپسین بخش این پژوهش است. بهجز شناخت جریانهای مربوط به علیت در شرق اسلامی و غرب، توجه به این نکته نیز لازم است که جریانی کلامی در قرون وسطای مسیحی وجود داشته که در برخی از دیدگاههای خود متأثر از کلام اشعری بوده است. این جریان از جمله در مسأله علیت و مسائل مربوط به آن نظریاتی شبیه اشاعره ابراز داشته است. جوهر فرد، اختیار و نفی علیت در ادراکات، سه نمونه از این مسائل محسوب می شوند. در این پژوهش، جریان مذکور اشعریت غربی نامیده شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.